جدول جو
جدول جو

معنی حسین منصور - جستجوی لغت در جدول جو

حسین منصور
(حُ سَ نِ مَ)
دهمین و دوازدهمین تن از ائمۀ صنعاء است که از 1139 تا 1140 تا 1160 امامت کردند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ مَ)
ابن محمد مکنی به ابوالفرج نحوی لغوی شاعر عرب. درگذشتۀ 392 هجری قمری شعر وی در معجم الادباء چ اروپا ج 4 ص 95 آمده است
لغت نامه دهخدا
(حِ نِ مَ)
یاقوت گوید: از بلاد مضر در مغرب فرات نزدیک سمیساط است، شهری بوده با حصار و خندق و سه دروازه، و در میانش دژی با دو دیوار و از آن تا زبطره یک منزل راه است. و به منصور بن جعونه بن حارث عامری قیسی که آنرا تعمیر و مرمت کرد، منسوب شده. وی مدتی با لشکری از شام بدانجابود برای دفاع از بنی امیه درمقابل هجوم منصور که عامل برادرش سفاح بود، اما تاب نیاورده تسلیم شده و مدتی بعد به دست منصور عباسی در رقه کشته شد و در خانه اش نامه هایی که او را با دولت روم مربوط میکرد به دست آمد. (معجم البلدان). شمس الدین سامی می افزاید: قصبۀ مرکزی قضای سنجاق ملاطیه از ولایت معمورهالعزیز. در75هزارگزی جنوبی ملاطیه و 50هزارگزی شرقی بهسنی. قضای حصن منصور از شمال به قضای ملاطیه و از غرب به قضای بهسنی و از مشرق به قضای کاخته و از جنوب بولایت حلب محدود است. اکثر اهالی آن ایرانی (کرد) و قسمی تای و قسمی دهقان باشند. در حدود 25هزار تن سکنه دارد که قریب هزار تن مسیحی و باقی مسلمانند. و خرابه های شهر باستانی سمیساط بدانجاست. رجوع به معجم البلدان یاقوت و قاموس الاعلام ترکی و تجارت الامم ج 2 ص 102 شود
لغت نامه دهخدا
(یَهْ مَ)
دهی است از دهستان کندوان بخش ترک شهرستان میانه. دارای 289 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا